معني « وليّ، مولا و ولايت noor hidayat, shia beliefs, sunni reference, wnsewrs, imamat,نور هدابتنور هدایتنور هدایت- امامت و سنت
 

Islamic beliefs : The light of guidance

ننور هدایت  ( امامت و سنت ): فهرست

Noor Hidayat; The light of guidance in farsi

 

معني « وليّ، مولا و ولايت »

 

با اينكه سنديت حديث غدير خم غيرقابل انكار است و تاكنون نيز همه علماي سني و شيعه آنرا تأييد كرده‌اند و كسي بر رد آن سخني نگفته است بدانگونه كه حتي شاگردان ابن تيميه، مانند ذهبي و ابن كثير كه خصومت آنها با تشيع شناخته شده است، باز بر متواتر بودن حديث غدير خم تأكيد داشته‌اند (به البدايه و النهايه مراجعه شود). ولي بعضي با تعبير معاني “وليّ” يا “مولي” توجيهاتي به حديث غدير وارد مي‌كنند و ولي و مولا را به معني دوست و دوستي تعبير مي‌كنند در حاليكه لغتنامه‌ها حداقل بيست معني براي كلمه عربي “ولي” آورده‌اند كه اغلب آن بمعني رهبري و سرپرستي است و فقط يك مورد بمعني دوست آمده است. (منجد في الغة، ج 1 و
Elias’ Modern dictionary, Arabic, english, Lebanon, p815).

هر چند كه به اين افراد بايد گفت كه اين دوستي چقدر با ارزش و مهم است كه پيامبر اسلام (ص) همه حجّاج را جمع كرده و به آنها اعلان نموده و از همه خواسته كه به ديگران برسانند و اين دوستي چه امر مهم و حياتي است كه با آن دين خدا تكميل و مايه سعادت و رستگاري است و اعلان آن را خداوند برابر با انجام رسالت پيامبر دانسته است. حتي اگر معني ولي و مولا را به دوست و دوستي تعبير كنيم با توجه به روايات ديگر منجمله حديث ثقلين، حديث سفينه، حديث مودت و امثالهم بر همه آشكار است كه پيروي از علي (يا دوستي علي) مايه سعادت و رستگاري است و پيروي از ولايت علي (ع) و اهل بيت (يا بقول آنان دوستي علي) موجب وارد شدن بر بهشت است.

و اين سؤال پيش مي‌آيد كه اين چه دوستي است كه اصحاب با حضرت علي (ع) كرده‌اند؟! چه كسي خانه دوست خود را آتش مي‌زند، همسرش را كتك مي‌زند يا موجب سقط فرزندش شود (رجوع به فصل “وقايع سرنوشت ساز”)

علاوه بر اين شكي نيست كه مقام و فضيلت امام علي (ع) در مقايسه با ديگر اصحاب بسيار بالاتر مي‌باشد و روايات مربوط به فضايل علي (ع) در كتب اماميه و تسنن موج مي‌زند. او اول كسي است كه به اسلام ايمان آورده، بعنوان “برادر پيامبر” ناميده شده، او كسي است كه حضرت پيامبر(ص) فرموده : “دوستي با علي نشانه ايمان است و دشمني با او از شرك مي‌باشد”، او كسي است كه پيامبر “دروازه علم” ناميده، او كسي است كه پيامبر اسلام “او را با قرآن همراه دانسته” (حديث ثقلين)، او كسي است كه حضرت پيامبر “حق را با او همراه دانسته”.

ضمناً چنانچه در صفحات قبل آمده است، عمر و ابوبكر ضمن تبريك به حضرت علي (ع) گفتند : “اي پسر ابوطالب امروز تو مولاي مؤمنين اعم از مرد و زن شدي.” هرگاه كلمه مولا را دوست تعبير كنيم، مگر مؤمنين تا آنموقع با علي دشمن بودند كه عمر و ابوبكر بگويند امروز دوست مؤمنين شدي؟! و ضمناً اگر منظور از مولي دوستي علي بود ديگر جا نداشت كه حضرت رسول الله به مرد و زن امر كنند يك‌يك بيايند و با حضرت علي بيعت كنند پس واضح است كه پيامبر اسلام مي‌خواستند به همه بفهمانند كه هر كه مؤمن است امير و سرپرست او “علي” است.

در حقيقت هر “ولي” بمعني دوست مي‌باشد ولي عكس آن هميشه صحيح نيست. چنانچه اعراب به حكّام خود “ولي امر” اطلاق مي‌كنند بمعني سرپرست امور. پس منطقاً “مولا” نمي‌تواند به معني دوست تعبير شود و در اين مورد شواهدي خواهيم آورد مبني بر اينكه “مولا” به معني “رهبر” و “سرپرست” مي‌باشد.

از پيامبر خدا در مورد “هر كس من مولاي او هستم پس علي مولاي اوست” سؤال شد. او جواب داد : “خدا مولاي من است و سزاوارتر از من بر خودم و من او را منكر و سرپيچي نمي‌كنم. من مولاي مؤمنين هستم و سزاوارترم از آنها بر خودشان و آنها نبايد از من سرپيچي كنند. پس هر كه را من مولايش هستم و سزاوارترم از خودش بر خودش پس علي مولاي اوست و سزاوارتر از او بر خودش و او نمي‌تواند از علي سرپيچي كند.”

منابع اهل سنت :

- شمس الاخبار، علي بن حميد قرشي، ص 38

- صلوات العارفين، موافق بالله جرجاني

 

در زمان حكومت عثمان، حضرت علي (ع) اعتراض خود را با تذكر حديث زير به مردم بيان داشت و نيز در حين جنگ صفين آنرا متذكر شد:

وقتي پيامبر خدا صحبت كرد (حديث غدير) …، سلمان ايستاد و گفت: يا رسول الله! والا (ولي) چه معني مي‌دهد؟ و چطور؟ پيامبر جواب داد : “مثل همان كه من ولي شما هستم. هر كس را من سزاوارتر (اختياردار) هستم از خودش پس علي هم سزاوارتر (اختياردار) است بر او از خود او.”

منابع اهل سنت :

- فرائد السمطين، حماويني، بخش 58

 

حضرت پيامبر اكرم (ص) امر فرموده‌اند : “علي برادر من، وصي من و خليفه من در بين شما است پس به سخنانش گوش دهيد و او را اطاعت كنيد.”

]تاريخ طبري انگليسي 91-88/6، تاريخ ابن اثير 62/2، تاريخ ابن عساكر 85/1، تفسير درالمنثور 97/5، شواهد التنزيل 371/1، كنزالعمال 100/15، سيرة الحلبيه 311/1، المختصر ابوالفدا 116/1، تهذيب الاثار 62/4[

حضرت رسول اكرم (ص) فرمود :

“هر كس مي‌خواهد مانند من زندگي كند و بميرد و بعد از مرگ به بهشت وارد شود، بايد بداند كه علي “وليّ” او بعد از من است و بايد كه او را “وليّ” خود قرار دهد و بايد اطاعت كند امامان بعد از من را كه از اهل بيت من هستند و از گِل من آفريده شده‌اند و مثل علم من به آنها عطا شده است. پس هر كس آنها را انكار كند و با نسبت آنها با من مخالفت كند، شفاعت من هرگز به او  نخواهد رسيد.”

]حلية الاولياء 84/1، مستدرك 128/3، جامع الكبير، الاصابه، كنزالعمال 155/6، مناقب خوارزمي ص 34، ينابيع الموده ص 149، تاريخ ابن عساكر 95/2[

 

سؤال از ولايت حضرت علي (ع)

در تفسير آيه 74:23 “وقفوهم انهم مسؤلون” (نگهداريدشان تا از آنها سؤال شود). ديلمي از ابوسعيد خدري روايت كرده : رسول الله (ص) فرمود: “و نگهداريدشان تا درباره ولايت علي سؤال شود.”

و نيز حافظ وحيدي در مورد آيه فوق اظهار مي‌دارد :

“اين ولايت كه پيامبر به علي اطلاق مي‌كند، در روز قيامت سؤال خواهد شد. و آن ولايت مورد نظر خداوند در آيه 37:24 قرآن مي‌باشد. و اين بدين معني است كه آنها درباره ولايت علي مورد سؤال قرار خواهند گرفت. آنها مورد سؤال قرار خواهند گرفت كه آيا بدرستي او را قبول كردند بعنوان “وليّ” همانطوريكه پيامبر دستور داده بود؟ يا او را رها نمودند؟

منابع اهل سنت :

- الصواعق المحرقه، ابن حجر هيثمي، فصل 11، ص 229، از وحيدي و از ديلمي

- فوائد السمطين، حماويني، بخش 14

- نظوم دررالسمطين، جمال الدين زوندي

- الرشفه، ص 24

 

علماي ادبيات و گرامر عربي و مفسرين قرآن بر اين نظرند كه كلمه “مولا” از “اولي” مشتق شده است به معني “داراي اختيار بيشتر (اختياردارتر)”

1- وحيدي (ف 468) در “الوصيت”

2- نهوي (ف 215) در “نهايه العقول”

3- ثعلبي (ف 427) در كاشف والبيان

4- ابن قتيبه (ف 276) در “القرتيان”، ج 2، ص 164

5- كلبي (ف 146) در تفسير كبير رازي

6- طبري (ف 310) در تفسير طبري، ج 9، ص 117.

7- بخاري (ف 215) در صحيح بخاري، ج 7، ص 271.

8- زمخشري (ف 538) در تفسير كشاف، ج 2، ص 435.

9- قاضي نصير الدين بيضوي (ف 692) در تفسير بيضوي، ج 2، ص 497.

10- محب الدين افندي در تنزيل الايات

11- ابن عباس در تفسير خودش نوشته در حاشيه درالمنثور، ج 5، ص 355.

12- ابومسعود حنفي (ف 972) در تفسيرش

و بسياري ديگر منجمله يحيي بن زيد كوفي (ف 207)، ابوعبيد بصري (ف 210)، ابوزيد بن عوص بصري (ف 125)، ابوبكر انباري (ف 322)، ابن حجر هيثمي (ف 974)، شريف جرجانه (ف 618) و …

 

پس كلمه “ولي” يا “مولا” در حديث غدير تنها بمعني دوست نيست بلكه بمعني “سرپرست” و “رهبر” مي‌باشد سرپرستي كه بيشتر از مؤمنين بر خودشان صاحب اختيارتر مي‌باشد حضرت پيامبر اسلام (ص) خود فرموده : “آيا من سزاوارتر (صاحب اختيارتر) نيستم بر مؤمنين بر خودشان؟” حداقل 64 محدث سني اين سؤال پيامبر را ذكر كرده‌اند منجمبه‌ تزمذي، نسايي، ابن ماجه، احمد بن حنبل. فلذا بكار رفتن كلمه «اولي» قبل از كلمه «مولا» خود نشاندهنده نظر پيامبر و ارتباط «اولي» و «مولي» مي‌باشد.

بعبارت ديگر وقتيكه كلمه‌اي داراي چند معني باشد، بهترين راه ملتفت شدن صحيح كلمه، رجوع به كلمه قرينه آن در جمله مي‌باشد. و كلمه «اولي» (صاحب اختيارتر) كه توسط پيامبر بكار رفته است مفهوم خوبي براي كلمه «مولي» است.و اقرار گرفتن حضرت پيامبر (ص) از مردم درباره ولايت خودش كه اشاره‌اي است به فرمايش قرآن دربارة آن حضرت: “النبي اولي بالمومنين من انفسهم” يعني پيامبر به مومنين از خودشان سزاوارتر است و همه انفاق نظر دارند كه ولايت پيامبر بر امت كه در آيه اعلام شده به معناي محبت نيست بلكه به معناي اولويت در تصرف و زمامداري است و همه بايد مطيع او باشند. و پس از اين اقرار، حضرت رسول اكرم (ص) فرمودند : “من كنت مولاه فعلي مولاه” و روشن است كه اگر منظور فقط دوستي حضرت علي (ع) بود ديگري استشهاد ضمني به اين آيه و اقرار گرفتن از مردم توجيهي نداشت. پس رسول خدا (ص) مي‌خواست همان ولايتي را كه خود بر مردم داشت را براي حضرت علي(ع) نيز اعلان كند و مي‌دانست كه بعضي قبول كرده و برخي زير بار آن نخواهند رفت لذا ابتدا اقرار گرفت و سپس دستور الهي را به مردم رسانيد.

و حضرت پيامبر (ص) سپس بعد از تعيين حضرت علي (ع) فرموده :

«خدايا دوست بدار هر كسي او را دوست مي‌دارد، دشمن بدار هر كسي او را دشمن دارد، كمك كن هر كسي او را كمك مي‌كند و خوار كن هر كسي او را خوار كند».

اين سخن خود نشان مي‌دهد كه حضرت رسول اكرم (ص) مسئوليتي را به حضرت علي (ع) محول داشته است كه امكان دوستي و دشمني با آن حضرت مي‌رود و نيز در اين راه به كمك و ياري مردم نياز دارد و الاّ اگر منظور صرف دوستي بوده ديگر لزومي بر كمك بر دوستي نمي‌باشد.

علاوه بر آن، اظهار حضرت رسول اكرم (ص) بر اينكه «بنظر مي‌رسد كه زمان آن رسيده كه من نداي حق را لبيك گويم» بطور واضح نشانگر آن است كه حضرت رسول اكرم (ص) زمينه را براي رهبري مسلمين بعد از خود فراهم مي‌سازد.

و فرمايش حضرت رسول اكرم (ص) مبني بر اقرار مردم بر رساندن دستور خداوند به مردم توسط پيامبر و اينكه حاضرين به غايبين اين امر را برسانند، خود گواهي است بر اهميت موضوع و يك دوستي ساده چنين اهميت و سفارشي را لازم ندارد.

 

“اي مؤمنان، از خدا و رسول او اطاعت كنيد و از او روي نگردانيد در حاليكه مي‌شنويد و مانند كساني نباشيد كه گفتند شنيديم ولي نمي‌شنيدند.”

سوره انفال، آيه 21و20

 

ديگر سخن اينكه، در قرآن كريم كلمات «ولي» و «مولي» به معني سرپرست و رهبري آمده است :

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ

سوره مائده، آيه 55

 

 (ولي و سرپرست شما فقط خدا و رسولش و آنانكه ايمان آوردند و آنانكه نماز به پا دارند و در حال ركوع زكات دهند).

سوره مائده آيه 5

همه علماي سني و شيعه متفق‌القولند كه آيه فوق درباره حضرت علي(ع) نازل شده وقتي كه او انگشتري خود را در حال ركوع به سائل بخشيد.

با توجه به اينكه تمام مؤمنين دوست همديگر هستند پس اختصاص “ولي” در آيه فوق با استفاده از كلمه مطلق “فقط” نشاندهنده آنست كه “ولي” به معناي دوستي بكار نرفته بلكه خداوند متعال سرپرستي مومنين را محدود به خود و پيامبرش و حضرت علي (ع) فرموده است چرا كه طبق سنت نبوي و احاديث نبوي كه در كتب اهل سنت موجود است منظور از زكات دهندگان در حال ركوع، حضرت علي (ع) مي‌باشد. در ذيل فقط تعدادي از منابع اهل سنت كه ذكر كرده‌اند كه نزول آيه فوق درباره حضرت امام علي (ع) بوده نامبرده مي‌شود :

1- تفسير كبير، ثعلبي، تحت آيه 55 : 5

2- تفسير كبير، طبري، ج 6، ص 186 و 289 – 288

3- تفسير جامع الحكام القرآن، قرطبي،ج 6، ص 219

4- تفسير خزين، ج 2، ص 68

5- تفسير درالمنثور، سيوطي، ج 2، ص 294 – 293

6- تفسير كشاف، زمخشري، مصر 1373، ج 1، ص 505 و 649

7- اسباب النزول. سيرطي، مصر 1382، ج 1، ص 73

8- اسباب النزول، واحدي

9- شرح تجريد، قوشجي

10- احكام قرآن، جسّاس، ج 2، ص 542

11- مسند احمد حنبل، ج 5، ص 38

12- كنزالعمال، متقي هندي، ج 6، ص 391

13- الاوسط، طبراني

14- الشواهد التنزيل، حاكم حسكاني. ج 1، ص 181

15- تذكرة الحفاظ، ذهني، ج 1، ص 10

16- صحيح نسايي، تفسير كبير فخر رازي، غاية المرام و بسياري ديگر

 

دادن زكات در حين ركوع جزء سنت و شريعت نيست بلكه همچنانچه علاوه بر علماي اهل تشيع، علماي اهل سنت نيز اذعان داشته‌اند نشانگر كسي است كه آن عمل را انجام داده است و در تاريخ نيز كسي جز حضرت علي (ع) اين كار را انجام نداده است.

در مورد بكار رفتن كلمه “الذين”، در آيه فوق به معناي “آنانكه” در حاليكه حضرت علي (ع) يك نفر است چنانچه قبلاً نيز در آيه مباهله ذكر شد بايد به اين نكته توجه داشت كه فرق است بين اينكه لفظ جمع را اطلاق كنند و واحد را اراده كنند با اينكه قانون كلي و عمومي بيان شود و در آيات ديگري نيز چنين اطلاق‌هايي وجود دارد مانند آيه 10 سوره ممتحنه، آيه 8 سوره منافقون، آيه 215 سوره بقره، آيه 274 سوره بقره كه صيغه جمع بكار رفته ولي منظور يك نفر بوده است.

و در آخـر اينكه تمامـي علمـاي تفسيـر و حـديـث بدون استثـناء در نقـل روايات مربوط به آيه فوق (آيه 5:55 ) كه مربوط به حضرت علي (ع) مي‌باشد شركت دارند و هيچ يك از انها در آن خدشه نكرده اند مانند (احمد بن حنبل، نسائي، طبري، طبراني، عبدبن حميد و …)

آيه اولي الامر

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ

(اي كسانيكه ايمان آورديد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياي  امر خود را اطاعت كنيد.)

سورة نساء، آيه 59

در تفسير مجاهد (از دانشمندان تابعين) اين آيه درباره اميرالمؤمنين علي(ع) زمانيكه حضرت پيامبر اكرم (ص) او را بجاي خود در مدينه گذاشت نازل شد. علي گفت : “يا رسول الله مرا جانشين بر زنان و مردان پير قرار مي‌دهي”. پيامبر (ص) فرمود : “يا علي آيا راضي نيستي كه تو نسبت به من بمانند هارون به موسي باشي” و فرمود : “اخُلفني في قومي و اصلح (در قوم من خلافت كن و اصلاح نما)” و سپس خداوند فرمود : “و اولي الامر منكم”.

منابع اهل سنت :

 ينابيع الموده، ص 114،  شواهد التنزيل، ج 1، ص 149،  رساله اعتقاد، ابوبكر بن مومن شيرازي،  غاية المرام، ص 263،  فرائد السمطين، ابراهيم محمد حمويني 

حديث منزلت

حضرت پيامبراكرم (ص) فرمود :

“منزلت تو نسبت به من مانند نسبت هارون است به موسي بجز اينكه بعد از من پيامبري نخواهد آمد.”

]صحيح بخاري عربي – انگليسي حديث 700/5 و 56/5، صحيح مسلم 1870/4، سنن ابن ماجه ص 12، مسند احمد بن حنبل 174/1، خصائص نسايي ص 15، مشكل الاثار 309/2[

 

حقير گويد حضرت رسول اكرم (ص) با اين سخن هم اشاره‌اي داشته به اينكه علي برادر پيامبر است (چون هارون برادر موسي بود) و هم خليفه و جانشين اوست و نيز شايد اشاره‌اي به مرتد شدن امت موسي نيز باشد موقعي كه موسي، هارون را جانشين قرار داد و به طور سينا رفت، بني اسرائيل از هارون سرپيچي كردند و گوساله سامره را ساختند و پرستيدند!

 

 

   
 
 

Islamic beliefs : Shia beliefs with sunni references

You will find beliefs of shia at sunni scholars' books; understand what are you following!  Answers  to your Questions about: What is Sunnah of Holy Prophet Muhammad (PBUH&HF), What is order of the Prophet, Who are Ahl Albayt, ayah Tathir,  Why should  follow Imam Ali

What has been happen to Hazrat Fatima (SA), Attacking Abubakr and Umar to house of Ali and Fatimah

How we benefit from existence of Imam of age Hazrat Imam Mahdi (AS) and more


Chapter 3:
The Major Difference Between the Shia and the Sunni
Ghadir Khum:
Part i
Part ii
Part iii
Certainly your Master is ...
Who is the successor of the Prophet (PBUH&HF)?
The Prophet Announcing His Successor in His First Preach
How is This Possible?
The Opinion of Imam Ali (AS) on Caliphate
 
Chapter 2:
The Last Luminary
Sunni Documentation on Imam al-Mahdi (AS)
Special specifications of Imam al-Mahdi (AS)
Necessity of the Existence of Imam al-Mahdi (AS)
More on Imam al-Mahdi (AS)
The Knowledge of the Unseen & the Knowledge of the Book
Some Traditions on the Virtues of Imam Ali (AS)
 

Chapter 1b:
Who Offended the Blind?
Infallibility of the Prophets:
Part i
Part ii
Part iii
Leadership and Infallibility:
Part i
Part ii
The Twelve Imams:
Part i
Part ii
The Holy Quran and the Pure Imams
The Reward of Loving Ahlul-Bayt
How to Send Greetings to Prophet Muhammad?
Is Being a Member of a Party Forbidden in Islam?
The Term "Shia" in Quran and Hadith
al-Azhar Verdict on the Shia
Chapter 1a:
Quran and Ahlul-Bayt
Why School of Ahlul-Bayt?
Who are Ahlul-Bayt?:
Part i
Part ii
Part iii
Part iv
Part v
Part vi
Part vii
Part viii
The Word House (Ahlul-Bayt) in Quran
Sunni Feedback on the Issues of Infallibility and Ahlul-Bayt
 

1